پلتفرمهای تجاری

یک نمونه تحلیل بنیادی سهام

بررسی دقت و صحت تحلیل بنیادی و نقش مفروضات در آن

دقت در تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی یکی از روش‌های تحلیل در بازار سرمایه است. میزان دقت این تحلیل به عوامل مختلفی بستگی دارد. در مقاله تحلیل بنیادی اشاره شد که برای انجام این تحلیل، افراد به تخصص زیادی در خصوص بازار سرمایه، یک نمونه تحلیل بنیادی سهام اقتصاد کلان و خرد و… نیاز دارند. از آن‌جا که تحلیلگران مختلفی اقدام به تحلیل شرکت‌های مختلف بازار سرمایه می‌کنند؛ احتمال تفاوت در نتایج آن‌ها زیاد است. مشاهده تفاوت نتیجه در تحلیل دو تحلیلگر به معنی غلط بودن یکی از تحلیل‌ها نیست. در واقع غلط بودن تحلیل برچسبی است که نمی‌توان به راحتی به هر تحلیلی زد. تفاوت در نتیجه تحلیل می‌تواند ناشی از دلایلی باشد که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله به بررسی درست یا غلط بودن یک تحلیل بنیادی در بازار سرمایه و نقش مفروضات در تحلیل بنیادی پرداخته شده است.

بررسی انجام تحلیل بنیادی

عموما در تحلیل بنیادی شرکت‌های تولیدی، EPS یا همان سود خالص به ازای هر سهم محاسبه می‌شود. برای محاسبه EPS دو مرحله وجود دارد:

مدل‌سازی

در ابتدا برای انجام تحلیل بنیادی باید مدل ریاضی برای رسیدن به EPS باتوجه به تمام اجزای صورت سود و زیان طراحی شود. این مدل‌سازی می‌تواند در قالب اکسل و یا دیگر برنامه‌ها باشد. در دوره مقدماتی تحلیل بنیادی آکادمی انیگما، روش مدل‌سازی ریاضی برای تحلیل بنیادی آموزش داده شده است.

مفروضات

پس از مدل‌سازی باید مفروضات سهم مورد تحلیل را در مدل طراحی شده وارد و EPS پیش‌بینی شده را مشاهده کرد. این مفروضات باتوجه به اطلاعات و پیش‌بینی افراد از شرایط اقتصادی و بسیاری دیگر از موارد می‌باشد.

متاسفانه عمدتا عبارت «تحلیل اشتباه است» صرفا با دیدن اختلاف بین EPS پیش‌بینی شده با EPS مدنظر شخص مطرح می‌شود. در حالی که این اختلاف می‌تواند ناشی از در نظر گرفتن مفروضات متفاوت برای تحلیل باشد. حال باید دید به چه تحلیلی می‌توان به‌عنوان تحلیل غلط یاد کرد.

مراحل بررسی درست یا غلط بودن تحلیل بنیادی

برای بررسی تحلیل یک تحلیلگر‌ باید طی مراحلی صحیح یا غلط بودن آن ارزیابی شود. همان‌طور که مطرح شد مرحله اول در تحلیل بنیادی یک سهم، مدل‌سازی ریاضی می‌باشد؛ بنابراین در ابتدا باید به یک نمونه مدل‌سازی تحلیل صحیح در سهم موردنظر اطمینان پیدا کرد. این مدل‌سازی به‌عنوان مدل‌سازی درست، مرجع مقایسه قرار می‌گیرد.

مرحله بعد مربوط به وارد کردن مفرضات می‌باشد. برای بررسی تحلیل یک سهم، باید مفروضات یکسانی را در مدل‌سازی مورد ارزیابی و مدل‌سازی منتخب وارد کرد.

پس از انجام این دو مرحله در صورت وجود اختلاف معنادار، لازم است که منشا اختلاف را در تحلیل مورد ارزیابی و تحلیل درست پیدا کرد.

پس از طی کردن تمامی مراحل فوق و مشاهده مغایرت، باید از منشا اختلاف در تحلیل مورد ارزیابی مطلع شویم. در این صورت می‌توان با اطمینان راجع به اشتباه بودن این تحلیل اظهارنظر کرد. این اشتباه می‌تواند ناشی از غلط بودن مدل‌سازی و تحلیل انجام شده باشد.

دلیل تفاوت EPS محاسبه شده در تحلیل بنیادی

بنابر مطالب ذکر شده، به هیچ عنوان نمی‌توان اختلاف در پیش‌بینی سود (EPS) را ناشی از غلط بودن یکی از تحلیل‌ها دانست. ممکن است دو تحلیل کاملا درست باشند و صرفا در مفروضات و در نتیجه سود پیش‌بینی شده با یکدیگر تفاوت داشته باشند. به‌طور مثال ممکن است شخصی در پیش‌بینی EPS یک شرکت، میانگین قیمت دلار را 30،000 تومان و شخصی دیگر 25،000 تومان در نظر بگیرد. بنابراین هر دو تحلیل می‌تواند صحیح باشد اما باتوجه به تفاوت در مفروضات انتخابی، EPS های متفاوتی محاسبه شود.

همچنین این امکان وجود دارد که دو تحلیل خروجی یکسان داشته باشند ولی یکی از تحلیل‌ها کاملا اشتباه باشد. بنابراین هنگامی که شخصی تحلیل شخص دیگری را زیر سوال می‌برد، باید مراحل فوق جهت بررسی این تحلیل را طی کند. در غیر این صورت اشتباه ذکر کردن تحلیل دیگران عبارت درستی نمی‌باشد. تحلیل‌ها می‌توانند با یکدیگر اختلاف داشته باشند و این اختلاف ناشی از عواملی مانند تفاوت در مفروضات باشد که قابل تغییر هستند.

تحلیل سود مندی تکنیکهای تحلیل عاملی و قدرت بنیادی به کمک تحلیل عاملی

کنفرانس بین المللی مدیریت و حسابداری

با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 19 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.

مشخصات نویسندگان مقاله تحلیل سود مندی تکنیکهای تحلیل عاملی و قدرت بنیادی به کمک تحلیل عاملی

مصطفی توحیدی نیا - کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی مالی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

حمیدرضا موذنی - کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی مالی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

چکیده مقاله :

سهامداران برای سرمایه گذاری باید سهامی را انتخاب کنند که ثروت آنان را به نحو بهینه در آینده افزایش دهد. یکی از تکنیکهای تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری، تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی دارای روشهای مختلفی برای ارزیابی اوراقبهادار است. اما ممکن است سرمایه گذاران هنگام استفاده از مدلهای مختلف تحلیل بنیادی برای یافتن ارزش ذاتی سهام با تناقض میان نتایج مدل ها روبرو شوند. در این صورت تصمیم گیری سخت و مشکل خواهد بود. پژوهش حاضر با طراحی یک متغیر کلی از تلفیق مدلهای مختلف تحلیل بنیادی با نام قدرت بنیادی به بررسی سودآوری واقعی سهام انتخاب شدهتوسط این روش پرداخته است. این پژوهش با هدف برآورد بهترین ارزش ذاتی سهام برای سرمایهگذاری صورت گرفتهاست. شرکتهای بورسی دارای ارزش دفتری مثبت که سال مالی آنها به 29 اسفند ختم میشود و از سال 1388 تا سال 1393 نیز در بورس اوراق بهادار تهران فعال بوده اند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل میدهند. دادههای مورد نیاز جهت محاسبه ارزش ذاتی از صورتهای مالی منتشر شده در شبکه کدال و همچنین نرمافزار ره آورد نوین حاصل گردیدهاست. به منظور انجام این پژوهش ابتدا ارزش ذاتی سهام شرکت ها با استفاده از مدلهای ارزشگذاری سهام مورد محاسبهقرار گرفت، سپس، با تحلیل عاملی، نسبت V/P حاصل از تلفیق این مدل ها که قدرت بنیادی نامگذاری میشود، مشخصگردید بعد از تشکیل پرتفوهای پر بازده و کم بازده توسط این نسبت، بازده واقعی ماهانه این پرتفوها با استفاده از آزمون میانگین یک نمونه ای مود ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از سودآوری روشهای عملکرد دفتری و ارزش گذاری اختیار طبیعی ) ROM ( در بازه ماهانه دارد. این پژوهش همچنان نشان داد که روشهای P/E آتی، P/E منصفانه، جریان نقدی آزاد سهامداران و مدل سود باقیمانده نمیتوانند در برای سهامداران در بازه ماهانه سودآور باشند. به علاوه نتایجپژوهش نشان میدهد که انتخاب سهام با قدرت بنیادی حاصل از تلفیق مدلهای فوق نیز نمیتواند همراه با سودآوری باشد.

کلیدواژه ها:

کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله

کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا MANAGECONF01_047 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:

نحوه استناد به مقاله :

در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:

فتحی، سعید و توحیدی نیا، مصطفی و موذنی، حمیدرضا،1395،تحلیل سود مندی تکنیکهای تحلیل عاملی و قدرت بنیادی به کمک تحلیل عاملی،کنفرانس بین المللی مدیریت و حسابداری،تهران،https://civilica.com/doc/553444


در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1395، فتحی، سعید؛ مصطفی توحیدی نیا و حمیدرضا موذنی )
برای بار دوم به بعد: ( 1395، فتحی؛ توحیدی نیا و موذنی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.

مراجع و منابع این مقاله :

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :

  • مومنی، م و فعال قیومی، ع (1391). "تحلیل‌های آماری با .
  • جهانخانی، علی.، و پارسائیان، علی. (1375). "بورس اوراق بهادار تهران". .
  • ستایش، محمدرضا، تقی زاده شیاده، سیدتیمور.، پورموسی، علی اکبری، و .
  • جونز، چارلز پی. (1390). "مدیریت سرمایه گذاری". ترجمه تهرانی، _ .
  • بدری، احمد.، و عبدالباقی، بدالمجید. (1390). "سودمندی استراتژی تجزیه و .
  • صفانور، محمد. (1391). "تحلیل تفاوت سودآوری روش‌های تحلیل تکنیکی و .
  • کردستانی، غلامرضا و شاهسوند، منیره (1392). "مقایسه بازده اضافی سبد .
  • جعفری، محبوبه (1393). "تحلیل رابطه قدرت بنیادی سهام بر بازده .
  • بخشیانی، عباس، راعی، رضا. (1387). "ارزشگذاری سهام و تحلیل بازار". .
  • دلاور، علی.، و نقشبندی، سیامک. (1386). "تحلیل آماری در روان .
  • Suresh, A.S. (2013). _ study _ fundamental and technical analysis". .
  • Mohanram, یک نمونه تحلیل بنیادی سهام P. S. (2005). "Separating winners from losers among low .
  • Hsu, P.H., and Kuan, Ch.M. (2005). "Re-examining the profitability of .
  • Schulmeister, S. (2008). "Components of profitability of technical currency trading", .
  • Venkatesh, C .K. _ and Madhu, T. and Ganesh, _ .
  • shareholders" real Hwang, L. S., & Sohn, B. C. (2010). .

مدیریت اطلاعات پژوهشی

اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.

بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی

تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی

سرمایه­‌گذاری در بازارهای سرمایه راه بسیار خوبی برای تولید ثروت و پس‌انداز برای دوران بازنشستگی است. به‌ویژه زمانی که جوان‌تر و در حال کسب درآمد هستید می‌توانید بخشی از درآمدتان را به سرمایه‌گذاری اختصاص دهید. اگر می‌خواهید در این بازارها سرمایه‌گذاری کنید مهم است که با روش­های تحلیل بازار آشنا شوید. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما کمک می­ کنند تا استراتژی خود را به تصمیمات واقعی خرید یا فروش تبدیل کنید. در این نوشتار قصد داریم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را برایتان شرح دهیم.

درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی

برای آن‌که بتوانیم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را به‌درستی درک کنیم، باید هر یک از آن‌ها را به‌خوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیل‌ها بر اساس اطلاعات خاصی بنا می‌شوند. اما هدف اصلی و نهایی آن‌ها پیش‌بینی روند تغییر قیمت‌ها در سهام بورس، ارز دیجیتال یا دارایی‌هایی هم‌چون طلا و ارز است.

پس بیایید پیش از هر چیز نگاهی به تعاریف آن‌ها داشته باشیم.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بر پایه‌ی بررسی ارزش ذاتی یک سهم یا دارایی استوار است. در واقع سهام هر شرکتی در هر بازه­ی زمانی دارای ارزشی ذاتی است. بازار دیر یا زود متوجه این ارزش ذاتی خواهد شد. اما یک تحلیل بنیادی به‌دنبال درک سریع‌تر این موضوع و خرید یا فروش سهم در زمان مناسب است.

تحلیل بنیادی دارایی‌ها را با تمرکز بر ارزش های بنیادی شرکت ها تحلیل می‌کند؛ به این معنی که با نگاه کردن به سود و زیان، بدهی‌ها و دیگر پارامترهای عملکردی شرکت‌ها ارزش کلی شرکت و ارزش هر سهم آن ارزیابی می‌شود.

تحلیل بنیادی اغلب با به‌کارگیری ارزش نسبی دارایی‌های مختلف به شما کمک می­کند به ارزش واقعی سهام شرکت‌ها پی ببرید. برای مثال اگر شرکتی 20 هزارتومان به ازای هر سهم سودآوری دارد، می­توان گفت ارزش سهام این شرکت به نسبت شرکت مشابهی که به ازای هر سهم آن 10 هزارتومان سودآوری دارد دو برابر است. اما باید بدانید که این مثال تنها برداشتی سطحی از نتایج است. درک دقیق‌تر ارزش یک سهم از طریق تحلیل بنیادی ممکن خواهد بود.

برای تحلیل فاندامنتال سرمایه‌گذاران ممکن است از داده ­های مختلفی از جمله درآمد شرکت، سودآوری و نرخ رشد سود سهام استفاده کنند. همچنین فرمول‌هایی از جمله مدل قیمت‌گذاری دارایی (CAPM)، جریان نقدی تنزیل شده (DCF)، ارزش نسبی دارایی و بسیاری از فرمول‌ها و مدل‌های دیگر برای کمک به سرمایه‌گذاران در پیش‌بینی رفتار بازار قابل استفاده هستند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

اصلی‌ترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی تنها بر روند تغییرات قیمت دارایی‌ها تمرکز دارد. این تحلیل بر این ایده استوار است که تغییرات قیمت اغلب از الگوهای خاصی پیروی می­کنند. این الگوها با تحلیل نمودار قیمت و حجم معاملات قابل درک هستند.

برای نمونه اگر نمودار میانگین متحرک قیمت یک سهم در دوره‌ای 50 روزه، از نمودار میانگین متحرک قیمت آن در دوره‌ای طولانی‌تر، به عنوان مثال 200 روزه، پیشی بگیرد، تحلیل‌گران تکنیکال ممکن است این موقعیت را فرصتی برای خرید ببینند. به‌طور مشابه اگر میانگین متحرک 50 روزه به زیر میانگین متحرک 200 روزه سقوط کند، تحلیل‌گران تکنیکال آن را هشداری برای فروش تلقی خواهند کرد.

حجم معاملات نیز دیگر عنصر کلیدی در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات می‌تواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد.

لازم ‌به‌ ذکر است که تمرکز تحلیل تکنیکال تنها بر قیمت و حجم معاملات است. هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکت‌ها و صنایع، وضعیت اقتصادی و … پیش از این در قیمت دارایی‌ها لحاظ شده ­اند.

پس تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟

تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است. اما کدام‌یک از آن‌ها اهمیت بیشتری دارد؟ می‌توان گفت هرکدام از یک نمونه تحلیل بنیادی سهام این تحلیل‌ها طرفداران خاص خود را دارند. اما سرمایه‌گذاران موفق هر دو را درک کرده و هنگام ارزیابی سرمایه‌گذاری‌هایشان از آنها استفاده می­کنند.

تحلیل بنیادی یک نمونه تحلیل بنیادی سهام بر روندهای مالی بلندمدت شرکت‌ها و عملکرد آن‌ها در مقایسه با رقبایشان تمرکز دارد. اگر شرکتی پول زیادی در می­آورد، تحلیل بنیادی افزایش قیمت سهام آن را پیش‌بینی می­کند. اگر شرکت ضرر می­دهد تحلیل بنیادی خبر از سقوط ارزش سهام آن خواهد داد. البته جنبه‌های تکنیکی بسیار بیشتری در پشت پرده‌ی تحلیل بنیادی وجود دارند. اما هسته اصلی ماجرا رسیدن به قیمت هدف بر اساس داده‌ها و نتایج مالی شرکت‌هاست.

در مقابل تحلیل تکنیکال بر روندهای اخیر قیمت برای سودآوری کوتاه‌مدت‌تر نگاه می­کند. تحلیل‌گران تکنیکال اغلب چندان نگران سودآوری شرکت‌ها در 5 یا 10 سال آینده نیستند. آن‌ها برای رفتار سهام در روزها و هفته‌های آتی بیشترین اهمیت را قائلند.

کدام تحلیل برای شما بهتر است؟

برای پاسخ به این سوال که کدام‌یک برای شما بهتر است، ابتدا باید اهداف و روش سرمایه‌گذاری خود را مشخص کنید. گاهی ممکن است به‌طور همزمان از هر دو روش برای تصمیم‌گیری خرید استفاده کنید.

تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانی‌ست که می­خواهند بر عملکرد کمپانی‌ها تمرکز کنند. هم‌چنین افرادی که تمایل به سرمایه‌گذاری بلندمدت دارند. این تحلیل برای سرمایه‌گذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایه‌گذاری ایده‌آل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسب‌وکارها میزان موفقیت سرمایه‌گذاری را تعیین می‌کنند.

اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایه‌گذارانی‌ست که می‌خواهند از تغییرات قیمت دارایی‌ها استفاده کنند. این روش برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و کسانی که ریسک‌پذیری بیشتری در قبال دارایی‌هایشان دارند بسیار کاربردی است.

تحلیل بنیادی

مروری بر شباهت‌ها و تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی

تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال محبوب‌ترین روش‌های تحلیل سهام و تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری هستند.

تحلیل بنیادی روشی بلندمدت است و بر عملکرد شرکت‌ها و گاهی رقبایشان متمرکز است. تحلیل تکنیکال روشی برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت است و بر روند حرکت قیمت‌ها در بازار تمرکز دارد.

هردو روش بسته به اهداف سرمایه‌گذاریتان می­توانند مثمرثمر واقع شوند. اما به‌طور جدی توصیه می‌کنیم که همیشه درک مناسبی از ابزارها و روش‌هایی که از آن‌ها استفاده می­کنید داشته باشید.

به‌یاد داشته باشید، بازارهای سرمایه می‌توانند غیرقابل‌پیش‌بینی باشند و تحلیل‌های بنیادی و تکنیکال تنها دو ابزار برای هدایت سرمایه گذاری‌هایمان هستند.

نکات سرمایه‌گذاری

حال که تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را می‌دانید، بهتر است نکات زیر را نیز به‌ خاطر بسپارید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا